دست نوشته های یک نیمچه روزنامه نگار

رسالت من نوشتن است

نوشتن هم اعتیاد آور است. از همون زمانی که با شوق و ذوق یاد گرفتم اسم خودم و دیگران رو بنویسم شروع شد. و تا سر کلاس های انشا که جزو ملالت بار ترین کلاس برای بعضی ها بود ادامه پیدا کرد اما من همیشه داوطلب خواندن داستان ها و نوشته هایم بودم. تا بعدتر که وبلاگ باز کردم و تا همین الان که کارم و رشته ام نوشتن است.

یک توصیه

سه شنبه, ۱۸ آبان ۱۳۹۵، ۱۲:۰۹ ق.ظ

هیچ وقت وقتی با مامانتون دعواتون شده از خونه بیرون نرید.

من رفتم تو این فصل برف!!! اومد منم پیاده تو راه گیر کردم شیش بار خوردم زمین نزدیک بود برم زیر ماشین اگه خودم و خونه نرسونده بودم صاعقه هم بهم زده بود.

  • عارفه هستم

نظرات  (۵)

خدایی دورادور شناختی که پیدا کردم ازشون حقته این اتفاقا!  :)))ادم با مادر به این خوبی دعواش میشه؟
میشه اصلاح کرد که : هیچ وقت تو فصل سرد با مامانتون دعوا نکنید :))
پاسخ:
نه دیگه  شما تابستونم با مامانتون دعوا کنید اقتاب ذوبتون می کنه می چسبونتتون کف اسفالت به هر حال دعوا نکنید خطر جوونی داره
:))))))
خدا  رحم کرده پس :))
پاسخ:
اره داشتم جورن مرگ می شدم
:)
چقد بد شانسی :|
پاسخ:
همین که زنده ام جای خوش شانسی داره

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی