حالا این موقع؟
چهارشنبه, ۶ ارديبهشت ۱۳۹۶، ۰۱:۳۸ ب.ظ
بعد مدت ها امروز قرار است برم جایی عکاسی که او هم قطعا هست صبح با دلدرد و حال بهم خوردگی از خواب پا شدم که دردش خارج از تصورتونه تو دست شویی رو زمین چماله شده بودم و جیغ می زدم. مامان بیچاره ام که قیافه اش دیدنی بود با کلی مسکن و ... از چمالگی در اومدم رو تخت ولو شدم چند ساعت دیگه برنامه شروع می شه واقعا الان موقع این مسخره بازی ها نیست که بدنم با من شروع کرده :(
من باید برم لعنتی
بعدا نوشت: من با این حال رفتم اون بیشعور نیمده بود همکارهایش همه رو دیدم جز اون رو بیشعور برازنده اشه مگه نه؟
- ۹۶/۰۲/۰۶