دست نوشته های یک نیمچه روزنامه نگار

رسالت من نوشتن است

نوشتن هم اعتیاد آور است. از همون زمانی که با شوق و ذوق یاد گرفتم اسم خودم و دیگران رو بنویسم شروع شد. و تا سر کلاس های انشا که جزو ملالت بار ترین کلاس برای بعضی ها بود ادامه پیدا کرد اما من همیشه داوطلب خواندن داستان ها و نوشته هایم بودم. تا بعدتر که وبلاگ باز کردم و تا همین الان که کارم و رشته ام نوشتن است.

۶ مطلب با موضوع «صرفا جهت اطلاع» ثبت شده است

در جمعی بودم که همه به آقای روحانی رای می دادن و اگر می گفتی که تصمیم داری به آقای رییسی رای بدهی به چشم امل عقب افتاده و متحجر بهت نگاه می کردن تازه اگه خوشبینانه جلو همه صاف زل نمی زدن تو چشمت و بدتر از این ها رو با یه ببخشید بهت بر نخوره بارت نمی کردن

اولین چیز بحث انتخابات داغ شد ازم پرسید که به کی رای میدهی مدلی که جز شنیدن اسم روحانی هیچ انتظار دیگه ای نداشت

یک لحظه ی کوتاهه خیلی کوتاه که تو تصمیم میگیری انتخاب کنی شجاعت داشته باشی و از آن کس آن چیزی که فکر می کنی درسته یه تنه دفاع کنی و تمام این نگاه ها و برچسب ها رو به جون بخری یا خودت رو بزنی به اون راه جواب سر بالا بدهی و دست گریبان به حس ناخوشایند درونی ناشی از ترسو بودنت بشی و تا آخر عذاب وجدان داشته باشی که عرضه نداشتی پای عقیده ات وایسی

اما این و بدونین در اون یک لحظه ی سرنوشت ساز تو تصمیم می گیری که تا آخر چه شخصیتی در زندگی برای خودت بسازی بزدل یا شجاع و در نهایت آدم های شجاع قابل احترام تر و محبوب تر هستند 


این یک مثال بود، در زندگی ما پر از این انتخاب ها است راه اول رو انتخاب کنید حال بهتری خواهید داشت

  • عارفه هستم

اگر دختر بچه یا پسر بچه دستفروشی دیدین به جای خرید ازش که مجبور پولش رو به صاحب کارش یا والدش بده و برای خود اون بچه ی طفل معصوم سودی نداره به خوراکی های خوشمزه مهمونش کنید بیشتر از اون برق نگاهش حال خودتون رو خوب می کنه

  • عارفه هستم

امروزی که گذشت روز کتاب و کتابخوانی بود. خیلی متأسفم که بگم به نسبت قبل کمتر کتاب می خوانم و این خیلی بده است. و متأسف ترم که اعلام کنم هنوز کلی کتابی های خوب و مهم وجود داره که من نخواندم.

امروز به مناسبت این روز نگاهی به کتابخانه ام انداختم تا ببینم چی خواندم و کدوم هایش رو یادمه تا بهتون معرفی کنم و این که سعی می کنم برای همه سلیقه ها پیشنهاد داشته باشم.

در آخر بسی خوشحال می شوم شما هم کتاب های خوب بهم معرفی کنید!


کتاب برای نوجوان ها

وقتی نوجوان بودم با دختر دایی از خودم دو سال بزرگ تر کتاب می خریدیم و بهم می دادیم تا بخوانیم و در موردش حرف می زدیم. مجموعه بچه های بدشانس یکی از جذاب ترین کتاب هایی بود که می خواندم و هنوز هم که نگاهم بهش خورد باید بگم بسیار جذابه!


رمان های عاشقانه

من مثل خیلی از روشنفکر ها نیستم که بگم از اول کتاب های فاخر می خواندم من هم دوره ای از راهنمایی و اوایل دبیرستان رمان های عاشقانه به اصطلاح زرد می خواندم و اتفاقا باید بگم خیلی کار خوبی می کردم. چون بعد از خواندن چندین جلد از این کتاب ها متوجه تفاوت عمده اش با آثار و کتب خوب و فخیم شدم و برای من راهی به سمت خواندن کتاب های خیلی خوب شد.

اما فراموش نکنیم که همین کتاب ها خیلی ها رو اهل مطالعه کردن و بعضی ها واقعا این سبک کتاب رو می پسندن و اشکالی هم نداره.

از بین کتاب هایی که خواندم همخونه یکی از خوب ها بوده که یحتمل همه آن را خوانده اند. به غیر از آن سجاده و صلیب و کلا کار های هما پور اصفهانی می دانم خوب است.


کتاب دفاع مقدس و انقلاب

سعی می کنم بیشتر کتاب های کمتر معروف و مطرح رو معرفی کنم که البته خوشم اومده و قابل پیشنهاد است. در این بین اگر به روایتگری خاطرات علاقه مند هستید می توانید کتاب بابانظر یا آن بیست و سه نفر را بخوانید. اگر کتاب متفاوتی با تم مذهبی دلتون می خواهد بخوانید رمان لبخند مسیح رو بسیار پیشنهاد می کنم. کتاب خوب در مرود انقلاب هم شاه بی شین خوب است. عالی نیست اما خوبه!


کتاب تاریخی

هرچه قدر نمی دونم چرا ملت از تاریخ خیلی خوششون نمی آید کتاب های با تم تاریخی طرفدار داره. اگه از این مدل کتاب ها بدتون نمی آید تازه می خواهید شروعش کنید باید قطعا مهم ترین آن ها را بخوانید که کلوپاترا و سینوهه می شود. اما بعد از آن می توانم نفرتاری و طهران قدیم رو پیشنهاد بدهم.


کتاب شعر

سه گانه فاصل نظری

خانمی که شما باشید حامد عسگری

یک سرنوشت سه حرفی نجمه زارع


کتاب ایرانی


روی ماه خدا را ببوس مصطفی مستور

حسد مسعود کیمیایی

شما که غریبه نیستید هوشنگ مرادی کرمانی

طوفان دیگری در راه است سید مهدی شجاعی

چراغ ها را من خاموش می کنم زویا پیرزاد

سال های بلوا عباس معروفی

چشم هایش بزرگ علوی

کتاب خوب باز هم خواندم اما یاید نمی آید اگر یادم اومد اضافه خواهم کرد:)


کتاب خارجی

مرشد و مارگاریتا جزو آن دسته از کتاب هایی که یا خیلی خوشتون می آید یا حالتون بهم می خوره. خب من جزو دسته اول بودم و در حین خواندن کتاب دائما به مفهوم پشت پرده کتاب و مفاهیمی که نویسنده با زیرکی تمام در زمان کمونیست ها می خواسته برسونه فکر می کردم این کتاب رئالیسم جادویی است و حتی اگر خوشتون هم نیاید اقرار خواهید کرد قلم نویسنده فوق العاده است.

نامه به کودکی که هرگز زاده نشد از اوریانافالاچی( الگوی من :) البته بسیار آنتی اسلام بوده و در این زمینه ها قبولش ندارم اما این که زنی می توانه به چنین جایگاهی در نویسندگی و روزنامه نگاری برسه و بسیار هم کار بلد بوده ازش خوشم می آید) کتاب جنگ و دیگر هیچش رو شروع نکردم هنوز بخوانم اگه خوب بود بهتون پیشنهاد می دهم.

کتابی که حتما حتما حتما بخوانید بادبادک باز است. اگر تحریکتون می کنه به خواندن بگم که این کتاب رو نیکی کریمی هم خوانده و کلی تعریف کرده است. این رمان فوق العاده ذهنیت شما رو نسبت به افغانستان و افغان ها تغییر می دهد و واقع نگری جایگزین می کند. اگر از این کتاب خوشتون اومد می توانید هزاران خورشید تابان و کوه چنین طنین انداخت از همین نویسنده یعنی خالد حسینی رو بخوانید.

ویکتوریا کنوت هامسون

آدمکش کور ماگارد اتود





  • عارفه هستم
شما ببین ترامپ چی هست 
حماقت و کله خریش مثل احمدی نژاد
مثل موسوی هم که رسما ادعای تقلب کرده و خودش رو رئیس جمهور آمریکا اعلام کرد.
چی شده آمریکا یه جا داره به سرگذشت ما دچار می شود؟

  • عارفه هستم

روزنامه نگاری اصلا شغل پردرآمدی نیست

ببخشید اصلاح می کنم 

روزنامه نگاری اصلا شغل پر درآمدی نیست اگر بخواهی روزنامه نگار پاکی باشی نه جیره خور این و اون

روزنامه نگار حوزه ورزشی می شناسم که برای مصاحبه با یه فوتبالیست و نوشتن گزارش اول فیش واریزی ٥٠ میلیونی اش رو می گیرد بعد شروع به نوشتن می کند

تو خود حدیث مفصل بخوان از این مجمل 

و حساب روزنامه نگارهای سیاسی که دیگه جای خود دارد

این جناح اون جناحم نمی شناسه پر است از هر دو جناح!

امروز بهم پیشنهاد نوشتن یک گزارش مفصل حمایتی از یکی از آقایون شد

بهش می گم من اصلا موافق مواضع فلان آدم نیستم چرا باید چنین گزارشی بنویسم؟

بهم می گه این حرف های پوپولیستی رو نزن مهم نیست که اصلا موافق این آدم هستی یا نه این وسط دو میلیون گیر تو می آید. 

بهش می گم عمو اشتباه گرفتی من مثل تو این قدر خار و زبون نیستم به خاطر دو میلیون خودم و جیره خوار یکی کنم.

بد جوری بهم برخورده بود. 


+ با خودم فکر کردم الان که لنگ این پول ها نیستم نه گفتن هنر نیست باید دید وقتی محتاج بودم و دستم تنگ هم همین قدر به روزنامه نگاری پاک معتقد خواهم بود؟

  • عارفه هستم
در این که فرهنگمون داره ما رو به کجاها می بره حرف زیاد است ولی الان بحثم نیست اما یه چیزهایی یه حرف هایی و یه رویدادهایی تو قشر مذهبی و به اسم مذهب که اتفاق می افته دیگه باید سرمون و بزنیم به دیوار .
نمونه اش مداحی های مسخره ایه که تو ایام محرم شاهدش هستیم.
آیا به نظرتون مسخره نیست طرف آهنگ «دریا اولین عشق مرا بردی ...» رو بر می دارد و روش مداحی می کنه؟ یا مثلا اهنگ «غیر معمولی» چاووشی رو؟
این قدر یعنی این آدم های معروف عرضه ندارن خودشون یه چیز سنگین مثل آدم آماده کنند برای این ایام؟
یا مثلا که چی یکی پس زمینه مداحی «حُسِ حُسِ » می گه؟
همه این ها بیشتر از آن که گرامی داشتن این ایام و امام حسین باشه بیشتر شباهت به مسخره کردن داره و دردآور این است که این ها همه طرفدار و مرید دارن. یعنی یه عده نادون هم دور این ها جمع می شون تا اون ها رو به شهوت شهرتشون برسونن.
من این روز ها اگر فرصتی پیش بیاد سخنرانی محمدعلی انصاری می روم که جلسه تفسر قرآن است و آخرش یک ربع از روی کتاب معتبر تاریخی، مقتل خوانی می کنه. اصلا مگه گریه دار تر از بیان تاریخ هست ؟


  • عارفه هستم